0
دل نوشته
دل نوشته یکی از پرسنل به مناسب اولین سالگرد تاسیس

دل نوشته

دل نوشته یکی از پرسنل به مناسب اولین سال روز تاسیس خیریه مهر

همیشه شروع نوشتن سخت است و بهانه ای قوی می خواهد تا احساست گلواژه هایی شود برای رقصیدن بر بارقه ها و اینک که تصمیم به نوشتتن گرفته ام چه بهانه ای زیباتر از تولد، 

آن هم نه میلاد یک انسان، بلکه تولدی که خود میزاید مهر را ...  عطوفت را....  انسانیت را .... 

و خودش بهانه می شد تا عشق خفته و مهرهای پنهان در قلب هایی که وسعتشان به اندازه آسمان ها و پاکی و زلالی آن ها به وسعت اقیانوس هاست بهانه ای برای تابش پیدا کنند

آنان که نمیشناختیمشان و ندیده بودیمشان اما چه غریبه های آشنایی بودند در هموار کردن مسیر پر پیچ و خممان 

آری دو سه ماهی از تولدش گذشته بود که دست روزگار مرا هم به آن گره زد 

منی که یکی از رویاهای نوجوانی و جوانیم خلاصه شده بود در مددکاری و یاری رساندن اما شرایطش فراهم نشده بود

روزهای عمرم یکی یکی سپری و ساعت ها و ثانیه ها، ماه ها و سال ها می گذشت و هر بار برای تحقق این رویا به حرفه ای مشغول می شدم 

لذت بود ... شور بود .... 

اما هنوز انگار حلقه ی گم شده ای داشتم که نه در جمع دوستان بسیج و نه در جمع دوستان هنرمندم و نه در جمع دوستان رسانه و خبر پیدایش نکرده بودم 

چیزی مثل سوار شدن بر ابرهای آسمان لحظه ورودم به این طفل نوپا تصمیم جدی و عزمی راسخ برای ماندن نداشتم

به اصرار دستی و به جواب مهر دوستی دیگر که گویا مادر این نوزاد تازه متولد شده بود پایم در حلقه صداقت و مهرشان اسیر شد و گام به گام همراهشان شدم تا آنجایی که برایم مقدر بود

اینک که این واژه ها بر روی این بارقه ها خوش رقصی می کنند هنوز باورم نمی شود که به سرعت آمدن و رفتن یک نسیم این زاده محبت و مهر یکساله شدم و من هم 9 ماه همراهشان گرمای تفتیده تابستان، خش خش برگ های پائیزی و سوز زمستان و اینک شکوفه های زیبای بهاری را در کنارشان به کوله تجربه های زندگیم گره زده ام 

اما چه زیبا بود و چه زیباتر می ماند و چه رویایی می شود وقتی به همه هدف هایمان می رسیم

می خواهم از فرشته ای بگویم که بیشترین سهم را در زاده شدن این نوزاد نو پا داشت

آن کسی که با مهربانی و صبوری اش حلقه مهر را گستراند تا به غم ها بگوید تا شقایق هست زندگی باید کرد 

او که باور داشت زندگی حق همه انسان هاست

آرامش و آسودگی لیاقت همه انسان هایی است که خالقشان یکی است 

و در کنار این فرشته مهر برادری که با بزرگواری و غیرت همراهش بود تا به همه بفهماند کسی که در راه انسانیت و مهربانی قدم بر میدارد تنها نخواهد بود 

کسی که در طول یک سال همگی شاهد فداکاریها و تلاش هایش بودیم

و در این میان مادری عظیم که راه را درست به فرزندانش آموخته بود که با گذشت در این راه پر پیچ و خم در کنار آن ها تلاش می کرد

میخواهم از جمعی بگویم که چون گل های آفتابگردان زیبایی تولد را چندین برابر کردند.  تا به جای افسردگی و کسالت عشق و شور در کنار انسانیت رخ بنماید. 

و در این جمع فقط باید نفس کشید و نفس کشید 

تا دوباره روح در بدنت دمیده شود و خون در رگ های غیرت و انسانیت جریان بگیرد 

آری اینجا تولد است تولد یک انسان نه شاید تولد هزار هزار انسانی که نیازمند نه، ولی نعمتمان بودند در این یک سال 

و ما پروانه هایی که به گرد شمع وجودشان سوختیم تا گل های امیدشان گلستان کنند دنیای پر شده از خار و خس را 

اما گفتنی تر از هر چیز باید نام برد از واژه حامی 

آنان که با مهرشان  پاکی نیتشان هم‌قدم با ما روزها و ماه ها را سپری کردند و از دسترنجشان بر سفره پهن شده اما خالیمان گذاشتند تا برای گام برداشتن رمق بگیریم و سوی چراغمان تا سالهای دراز روشن بماند... از امید... از مردانگی... از مهربانی... و غیرت ....

آنان که ندیده اما با اعتقاد و اطمینان دست های دراز شده امان را بهر یاری گرفتند به امید اینکه امانت دار خوبی خواهیم بود برایشان 

با خود مرور میکنم اشکها، لبخندها، گله ها، رضایت ها و گاه افتاده ای که بلند شد و قامت خمیده اش را راست کرد و برای زندگی اش قدمی برداشت 

یلدای غمشان را به یلدای امید تبدیل کردیم و با شادی اشان شاد شدیم. 

سفره های پر از حسرت را پر از روزی حلال کریم و لباس ها و کفش های مندرسشان را به زیباترین شکل آراستیم در فصلی که طبیعت لباس تنش را عوض کرد 

اشک چشم بیمارش را پاک کردیم ...  تن رنجورش را به دعایی و امیدی و دارویی مرحم گذاشتیم ... 

روز اول مدرسه اش را با کیف و دفتر و لباس نو برایش بهترین خاطره کردیم و این همه اولین قدم در اولین سال تولدش بود که با مهربانی حامیان و خیرین عزیز برداشتیم 

میخواهیم اولین شمع تولد را فوت کنیم اما جای تک تک حامیان و خیرین را خالی می کنیم 

و اولین آرزوی اولین تولد این نوزاد یکساله را سلامتی، موفقیت و شادی برای این همراهان یکساله خواهیم داشت و آرزویمان این است که جشن خود کفایی و بی نیازی برای همه مددجویان سرزمینمان بگیریم به همت همه فرشتگان زمینی این مرز و بوم 

و در آخر باید تشکر و قدردانی خاص و ویژه از هیئت مدیره و پرسنل خیریه مهر داشته باشم که همه در کنار ما بی ادعا روزها را سپری و قدمی موثر برداشتند تا این روزها را با هم تجربه کرده و ببینیم 

آری یک سالگیت مبارک موسسه مهر ایتام

"س. نجم الدین"

میلاد منجی عالم بشریت
مبارک باد